وبلاگ طلسم شده ی من

ساخت وبلاگ
در مورد یهودی ها و پگان هاست. در مورد موجوداتی که از زمین محافظت میکنن. حتی توی پاورقیش کابالا رو عرفان یهودی معرفی کرده بود. باورم نمیشه این کتاب مجوز گرفته. درود بر این دولت شریف. درود بر جمهوری اسلامی. این کتابها مث موریانه اعتقادات رو میخورن... چرا باید این کتاب دست من بیفته؟ چرا دقیقاً این کتاب؟ تازه پر از جمله بندی های بده. بد. بد. بد. چرا نقطه و کاما رو بر اساس متن اصلی میذارن نه متن فارسی ای که ترجمه کردن؟ پولی که میدن اندازه ی ویرایش معمولیه نه ویرایش مقابله ای و ترجمه. واسه همین اگه هم درستشون نکنم موردی نیست. ولی دوست ندارم یه کتاب نصفه ویرایش شده پای من... چی میگن. یه اصطلاحی داره ها... حالا هرچی چه فرقی میکنه. با تمام وجود دلم میخواد درسم تموم بشه و آزاد بشم دارم دیوونه میشم. انقدر که وسط کلاس مجبور میشدم از استاد اجازه بگیرم برم. مسخره س. تموم شد میپسبم به کارم. یه ذره واسه خودم خرج میکنم. دلم تنگ شد میرم دکترای ادبیات کودک میگیرم. بعد دوباره برمیگردم کار میکنم. انقدر کار میکنم تا بمیرم. زندگی مجردی وقتی آدم کار میکنه خیلی هم خوبه. افسردگی و اینجور مزخرفات نداره. فقط الان عصبانیم که ترجمه ها انقدر بد هستن و واسه ویراستاری هم انقدر وقت نمیدن که آدم درستشون کنه. ترجمه ها تحت اللفظی هستن. یا حتی تحت الجمله ای. یا هرچی. حس و مفهوم متن اصلی رو ندارن. روون نیستن. احساس میکن وبلاگ طلسم شده ی من...
ما را در سایت وبلاگ طلسم شده ی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : likaa بازدید : 200 تاريخ : شنبه 7 بهمن 1396 ساعت: 22:35

سی صفحه به پایان ویرایش مونده و حس غریبی دارم. حس غم... حس غربت... حس کشتن نزدیک ترین موجود زنده با ضربات متعدد بیل... 323 تا کامنت گذاشتم که برمیگرده به ترجمه های تحت اللفظی، اشتباه، درازنویسی و جمله بندیهای نامفهوم عجیب و غریب. حس گریه دارم. حس اشک. آخه چرا؟ خب چرا؟ وقتی ترجمه معنیش عجیب غریب میشه یعنی یه جای کار میلنگه! یعنی مجازه استعاره س کوفته زهرماره یه چیزیه که معنیش به فارسی این نیست! بخدا این همه دیکشنری آنلاین! چرا آخه؟ من درسم تموم شد میشینم ترجمه میکنم. حروم میشم با این همه دانش زبان و ادبیات. حیفم به خدا. جامعه ی ادبی منو نمیشناسه که قدرمو بدونه. وقتی بهترین نویسنده ی دنیا شدم بهتون میگم... حالا میبینید. وبلاگ طلسم شده ی من...
ما را در سایت وبلاگ طلسم شده ی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : likaa بازدید : 190 تاريخ : شنبه 7 بهمن 1396 ساعت: 22:35

عنوان باید با کسره خونده بشه. کاری که هنوز انجام نشده. کار (کسره) نکرده. مشغول ویرایش جلد دوم هستم و احساس می کنم بعد از این دوتا کار دیگه کاری دستم ندن. کتاب ها از نظر اشکال ترجمه فاجعه ن... نمیدونم چرا و چطوری از مترجم ها تست میگیرن و بعد این ها قبول میشن و این مدلی ترجمه میکنن. پنج شیش روزی اومدم شهرکرد پیش جناب پدر. هنوز حس تنفر و انزجار شدیدی نسبت به شهرکرد دارم. میشینم ویرایش میکنم میرم بیرون برمیگردم با پدر غذارو آماده میکنیم و میخوریم و دوباره فرداش به همین منوال. قرار بود دیشب برف بیاد ولی نامرد نیومد که نیومد. اینجا اینترنت ندارم که لیگ بازی کنم. لیگ... عشق من. یه چیز جالبی بهتون بگم؟ بازی کامپیوتری اگه تبدیل به اعتیاد نشه، هزارتا اثر مثبت روی آدم داره. مهم ترینش توانایی حل مسئله س. اینو توی خیلی از مقاله های علمی (خارجی) خونده بودم. ولی از دو ماه پیش که خودم شروع کردم مداوم بازی کردن دارم اثر شگفت انگیزش رو میبینم. هعی... چه مهم است اصن؟ دلم میخواد ویراستاری کنم ولی نمیدونم دوباره کار دستم میدن یا نه. با تمام وجود ویراستاری ترجمه رو دوست دارم. دلم میخواد سرویراستار بشم. دلم میخواد نذارم کتابا غلط و غلوط چاپ بشن. نویسنده شدن پول توش نیست ولی ویراستار شدن کار خوبیه واسه پول درآوردن. نه که نخوام نویسنده بشم ها. ولی پول احتیاج دارم که کتاب و بازی بخرم :| سهیلا ترجمه ی جلد او وبلاگ طلسم شده ی من...
ما را در سایت وبلاگ طلسم شده ی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : likaa بازدید : 172 تاريخ : شنبه 7 بهمن 1396 ساعت: 22:35